۲۱ اسفند ۱۳۸۸

خانه غریب

چقدر سخته اون هوایی که هرروز نفس می کشیدی حالا خفت می کنه
چقدر سخته اون کوه هایی که هرروز با دیدنشون حال می کردی حالا برات عین دیوار زندونه
چقدر سخته اون آدمایی که هرروز از دیدنشون لذت می بردی حالا عین زندانبانن
چقدر سخته اون مملکتی که دوسش داشتی دیگه مملکتت نیست

۴ نظر:

... گفت...

:(

magoldfish گفت...

هیچی دردناکتر از این نیست که این حرفارو از تو بشنوم،وقتی من می گفتم این وطن هرگز وطن نبوده است انگار...تو می گفتی نه!
اینجا خونه ی ما هست،ولی دست غریبه افتاده،شاید یه روزی برگشتیم دیدیم خونه شده اون خونه ای که می خواستیم..شاید

R. گفت...

ye chi benvis yohoo

magoldfish گفت...

:D
مگه من شاعر مناسبتیم؟!ک;)